فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 110
پيرانه سرم عشق جواني به سر افتاد ، وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هواگير ، اي ديده نگه کن که به دام که درافتاد دردا که از آن آهوي مشکين سيه چشم ، چون نافه بسي خون دلم در جگر افتاد از رهگذر خاک سر کوي شما بود ، هر نافه که در دست نسيم سحر افتاد مژگان تو تا تيغ جهان گير برآورد ، بس کشته دل زنده که بر يک دگر افتاد بس تجربه کرديم در اين دير مکافات ، با دردکشان هر که درافتاد برافتاد گر جان بدهد سنگ سيه لعل نگردد ، با طينت اصلي چه کند بدگهر افتاد
حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود
،
بس طرفه حريفيست کش اکنون به سر افتاد
تعبیر:
مسئولیتی که بر دوش گرفته اید بیش از اندازه ی توان و طاقت شماست. بهتر است که اعتدال در کارها را فراموش نکنید. در هر کاری صداقت را پیشه کن تا بتوانی به موفقیت دست پیدا کنی. با اطرافیان، با حیله و فریب رفتار نکن که این بسیار بد است و نتیجه ی منفی به دنبال دارد.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 138
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد ، به وداعي دل غمديده ما شاد نکرد آن جوان بخت که مي زد رقم خير و قبول ، بنده پير ندانم ز چه آزاد نکرد کاغذين جامه به خوناب بشويم که فلک ، رهنمونيم به پاي علم داد نکرد دل به اميد صدايي که مگر در تو رسد ، ناله ها کرد در اين کوه که فرهاد نکرد سايه تا بازگرفتي ز چمن مرغ سحر ، آشيان در شکن طره شمشاد نکرد شايد ار پيک صبا از تو بياموزد کار ، زان که چالاکتر از اين حرکت باد نکرد کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد ، هر که اقرار بدين حسن خداداد نکرد مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق ، که بدين راه بشد يار و ز ما ياد نکرد
غزليات عراقيست سرود حافظ
،
که شنيد اين ره دلسوز که فرياد نکرد
تعبیر:
احساس می کنی از هدف و مقصود خود دور شده ای و یا عزیزی نسبت به تو کم توجهی می کند. انتظار و امیدواری، مقصود تو را حاصل می کند. نگرانی را از خود دور کن.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 382
فاتحه اي چو آمدي بر سر خسته اي بخوان ، لب بگشا که مي دهد لعل لبت به مرده جان آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و مي رود ، گو نفسي که روح را مي کنم از پي اش روان اي که طبيب خسته اي روي زبان من ببين ، کاين دم و دود سينه ام بار دل است بر زبان گر چه تب استخوان من کرد ز مهر گرم و رفت ، همچو تبم نمي رود آتش مهر از استخوان حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن ، چشمم از آن دو چشم تو خسته شده ست و ناتوان بازنشان حرارتم ز آب دو ديده و ببين ، نبض مرا که مي دهد هيچ ز زندگي نشان آن که مدام شيشه ام از پي عيش داده است ، شيشه ام از چه مي برد پيش طبيب هر زمان
حافظ از آب زندگي شعر تو داد شربتم
،
ترک طبيب کن بيا نسخه شربتم بخوان
تعبیر:
رنج و زحمت زندگی، به یاری و کمک دیگران برطرف می شود. خود را تنها و بی یاور احساس می کنی. بهتر است با دقت و هوشیاری جوانب کارها را بسنجی تا رمز موفقیت را پیدا کنی. با سعی و اراده می توانی به هدف برسی.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 428
سحرگاهان که مخمور شبانه ، گرفتم باده با چنگ و چغانه نهادم عقل را ره توشه از مي ، ز شهر هستيش کردم روانه نگار مي فروشم عشوه اي داد ، که ايمن گشتم از مکر زمانه ز ساقي کمان ابرو شنيدم ، که اي تير ملامت را نشانه نبندي زان ميان طرفي کمروار ، اگر خود را ببيني در ميانه برو اين دام بر مرغي دگر نه ، که عنقا را بلند است آشيانه که بندد طرف وصل از حسن شاهي ، که با خود عشق بازد جاودانه نديم و مطرب و ساقي همه اوست ، خيال آب و گل در ره بهانه بده کشتي مي تا خوش برانيم ، از اين درياي ناپيداکرانه
وجود ما معماييست حافظ
،
که تحقيقش فسون است و فسانه
تعبیر:
خودبینی و تکبر را رها کن تا بهتر بتوانی در مورد کار خود فکر کنی. با عقل و درایت به کار و تلاش خود ادامه بده. صبور و متکی به ایمان خود باش تا به هدف و مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 111
عکس روي تو چو در آينه جام افتاد ، عارف از خنده مي در طمع خام افتاد حسن روي تو به يک جلوه که در آينه کرد ، اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد اين همه عکس مي و نقش نگارين که نمود ، يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد ، کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم ، اينم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد چه کند کز پي دوران نرود چون پرگار ، هر که در دايره گردش ايام افتاد در خم زلف تو آويخت دل از چاه زنخ ، آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد آن شد اي خواجه که در صومعه بازم بيني ، کار ما با رخ ساقي و لب جام افتاد زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت ، کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد هر دمش با من دلسوخته لطفي دگر است ، اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاد
صوفيان جمله حريفند و نظرباز ولي
،
زين ميان حافظ دلسوخته بدنام افتاد
تعبیر:
فریب ظواهر هر کار را نخور و به عمق و پایان کار بیندیش. مشکلاتی که در سر راه تو قرار گرفته نتیجه ی خودبینی و عجله و مشورت نکردن در کارهاست. اگر امیدوار باشی و عاقلانه چاره اندیشی کنی می توانی شکست خود را جبران کنی.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 357
در خرابات مغان نور خدا مي بينم ، اين عجب بين که چه نوري ز کجا مي بينم جلوه بر من مفروش اي ملک الحاج که تو ، خانه مي بيني و من خانه خدا مي بينم خواهم از زلف بتان نافه گشايي کردن ، فکر دور است همانا که خطا مي بينم سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب ، اين همه از نظر لطف شما مي بينم هر دم از روي تو نقشي زندم راه خيال ، با که گويم که در اين پرده چه ها مي بينم کس نديده ست ز مشک ختن و نافه چين ، آن چه من هر سحر از باد صبا مي بينم
دوستان عيب نظربازي حافظ مکنيد
،
که من او را ز محبان شما مي بينم
تعبیر:
اگر ایمان داشته باشی، نا امید و مأیوس نخواهی شد و سختی ها و مشکلات را بهتر تحمل می کنی. راه سعادت و نیک بختی دشوار است اما بالاخره به آن خواهی رسید. ناامید نباش و با گفته های دیگران متزلزل و سست نشو.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 307
هر نکته اي که گفتم در وصف آن شمايل ، هر کو شنيد گفتا لله در قائل تحصيل عشق و رندي آسان نمود اول ، آخر بسوخت جانم در کسب اين فضايل حلاج بر سر دار اين نکته خوش سرايد ، از شافعي نپرسند امثال اين مسائل گفتم که کي ببخشي بر جان ناتوانم ، گفت آن زمان که نبود جان در ميانه حائل دل داده ام به ياري شوخي کشي نگاري ، مرضيه السجايا محموده الخصائل در عين گوشه گيري بودم چو چشم مستت ، و اکنون شدم به مستان چون ابروي تو مايل از آب ديده صد ره طوفان نوح ديدم ، و از لوح سينه نقشت هرگز نگشت زايل
اي دوست دست حافظ تعويذ چشم زخم است
،
يا رب ببينم آن را در گردنت حمايل
تعبیر:
هیچ چیز به آسانی و سهولت به دست نمی آید. سعی و تلاش لازم دارد. در کاری که در پیش روی داری، با دقت و طمأنینه حرکت کن. عجولانه تصمیم نگیر. از بروز مشکلات و حوادث به خود ترس و واهمه راه نده.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 176
سحرم دولت بيدار به بالين آمد ، گفت برخيز که آن خسرو شيرين آمد قدحي درکش و سرخوش به تماشا بخرام ، تا ببيني که نگارت به چه آيين آمد مژدگاني بده اي خلوتي نافه گشاي ، که ز صحراي ختن آهوي مشکين آمد گريه آبي به رخ سوختگان بازآورد ، ناله فريادرس عاشق مسکين آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابرويست ، اي کبوتر نگران باش که شاهين آمد ساقيا مي بده و غم مخور از دشمن و دوست ، که به کام دل ما آن بشد و اين آمد رسم بدعهدي ايام چو ديد ابر بهار ، گريه اش بر سمن و سنبل و نسرين آمد
چون صبا گفته حافظ بشنيد از بلبل
،
عنبرافشان به تماشاي رياحين آمد
تعبیر:
آنچه که مدت ها در انتظارش بودی به دست خواهی آورد. رنج ها و زحمت هایی که در این راه کشیدی، تو را به سعادت و نیک بختی می رساند. از طعنه و سرزنش دشمن نترس و ثابت قدم باش.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 353
من ترک عشق شاهد و ساغر نمي کنم ، صد بار توبه کردم و ديگر نمي کنم باغ بهشت و سايه طوبي و قصر و حور ، با خاک کوي دوست برابر نمي کنم تلقين و درس اهل نظر يک اشارت است ، گفتم کنايتي و مکرر نمي کنم هرگز نمي شود ز سر خود خبر مرا ، تا در ميان ميکده سر بر نمي کنم ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن ، محتاج جنگ نيست برادر نمي کنم اين تقواام تمام که با شاهدان شهر ، ناز و کرشمه بر سر منبر نمي کنم
حافظ جناب پير مغان جاي دولت است
،
من ترک خاک بوسي اين در نمي کنم
تعبیر:
به علم آموزی پای بند باش و فهم درست را دنبال کن و گوش به سخن نا اهلان و افراد نادان مسپار و سعی کن که توا ضع پیشه کنی.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 448
اي که در کوي خرابات مقامي داري ، جم وقت خودي ار دست به جامي داري اي که با زلف و رخ يار گذاري شب و روز ، فرصتت باد که خوش صبحي و شامي داري اي صبا سوختگان بر سر ره منتظرند ، گر از آن يار سفرکرده پيامي داري خال سرسبز تو خوش دانه عيشيست ولي ، بر کنار چمنش وه که چه دامي داري بوي جان از لب خندان قدح مي شنوم ، بشنو اي خواجه اگر زان که مشامي داري چون به هنگام وفا هيچ ثباتيت نبود ، مي کنم شکر که بر جور دوامي داري نام نيک ار طلبد از تو غريبي چه شود ، تويي امروز در اين شهر که نامي داري
بس دعاي سحرت مونس جان خواهد بود
،
تو که چون حافظ شبخيز غلامي داري
تعبیر:
مشکلاتی بر سر راه تو است که اگر اراده ای راسخ و قوی داشته باشی به زودی از بین می رود. تردید را از خود دور کن و عاقلانه فکر کن. خودخواهی را رها کن تا بتوانی به مقصود و محبوب خود برسی. به کسانی که به تو نیاز دارند کمک کن.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 358
غم زمانه که هيچش کران نمي بينم ، دواش جز مي چون ارغوان نمي بينم به ترک خدمت پير مغان نخواهم گفت ، چرا که مصلحت خود در آن نمي بينم ز آفتاب قدح ارتفاع عيش بگير ، چرا که طالع وقت آن چنان نمي بينم نشان اهل خدا عاشقيست با خود دار ، که در مشايخ شهر اين نشان نمي بينم بدين دو ديده حيران من هزار افسوس ، که با دو آينه رويش عيان نمي بينم قد تو تا بشد از جويبار ديده من ، به جاي سرو جز آب روان نمي بينم در اين خمار کسم جرعه اي نمي بخشد ، ببين که اهل دلي در ميان نمي بينم نشان موي ميانش که دل در او بستم ، ز من مپرس که خود در ميان نمي بينم
من و سفينه حافظ که جز در اين دريا
،
بضاعت سخن درفشان نمي بينم
تعبیر:
بهتر است در کاری که در پیش گرفته ای تجدید نظر کنی و با تأمل و تعمق بیشتر به آن بپردازی تا بتوانی به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی. بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد، خود را به دردسر مینداز.
فال حافظ روزانه شنبه 12 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 322
خيال نقش تو در کارگاه ديده کشيدم ، به صورت تو نگاري نديدم و نشنيدم اگر چه در طلبت همعنان باد شمالم ، به گرد سرو خرامان قامتت نرسيدم اميد در شب زلفت به روز عمر نبستم ، طمع به دور دهانت ز کام دل ببريدم به شوق چشمه نوشت چه قطره ها که فشاندم ، ز لعل باده فروشت چه عشوه ها که خريدم ز غمزه بر دل ريشم چه تير ها که گشادي ، ز غصه بر سر کويت چه بارها که کشيدم ز کوي يار بيار اي نسيم صبح غباري ، که بوي خون دل ريش از آن تراب شنيدم گناه چشم سياه تو بود و گردن دلخواه ، که من چو آهوي وحشي ز آدمي برميدم چو غنچه بر سرم از کوي او گذشت نسيمي ، که پرده بر دل خونين به بوي او بدريدم
به خاک پاي تو سوگند و نور ديده حافظ
،
که بي رخ تو فروغ از چراغ ديده نديدم
تعبیر:
راه رسیدن به هدف، دشوار است اما غیر ممکن نیست. اگر از مشکلات نترسی و ناامید نشوی، به هدف خود می رسی. در این راه به خداوند توکل کن تا آرامش داشته باشی.